با تو اين تن شکسته
داره کم کم جون ميگيره
آخرين ذرات موندن
توی رگهام نميميره
با تو انگار تو بهشتم
با تو پرسعادتم من
ديگه از مرگ نميترسم
عاشق شهامتم من
اگه رو حصير بشينم
اگه هيچ نداشته باشم
با تو من مالک دنيام
با تو در نهايتم من
با تو انگار تو بهشتم
با تو پر سعادتم من
ديگه از مرگ نميترسم
عاشق شهامتم من
با تو شاه ماهي دريا
بي تو مرگ موج تو ساحل
با تو شکل يک حماسه
بي تو يک کلام باطل
بي تو من هيچي نميخوام
از اين عمري که دو روزه
نرو تا غم واسه قلبم
پيرهن عزا بدوزه
با تو انگار تو بهشتم
با تو پر سعادتم من
ديگه از مرگ نميترسم
عاشق شهامتم من (۳)
با تو اين تن شکسته
داره کم کم جون ميگيره
آخرين ذرات موندن
توی رگهام نميميره
با تو انگار تو بهشتم
با تو پرسعادتم من
ديگه از مرگ نميترسم
عاشق شهامتم من
اگه رو حصير بشينم
اگه هيچ نداشته باشم
با تو من مالک دنيام
با تو در نهايتم من
با تو انگار تو بهشتم
با تو پر سعادتم من
ديگه از مرگ نميترسم
عاشق شهامتم من